شناخت در عرفان
اوامر شرعی توجه به حقیقت الحقایق با قوت نفس ناطقه است تا بتواند کمال
بندگی و عبودیت را بجای آورده باشد؛ و اینجا مفهوم نماز حقیقی آشکار می گردد
که در آن«مشاهده حق تعالی با قلب صاف و نفس مجردی است که از هرگونه
آرزو پاک است.»۲
سیدحیدر آملی نیز در «اسرارالشریعه» بیانی به همین مضمون درباره حقیقت نماز
و حضور قلبی راستین در عبادات ارائه می دهد، آملی معتقد است همه موجودات
در عالم در سیر و سلوک اند و همه ایشان در این سیر طالب کمال حقیقی خویش اند
بر حسب قابلیت و استعدادشان [این امر یعنی هر موجودی به کمال حقیقی خویش
که بالاترین مقام برای استعداد باطنی وی است می نگرد، به بیان دیگر تمام
مخلوقات به انسان که اشرف مخلوقات است می نگرند تا به کمال وی برسند و
انسان نیز باید به کمال حقیقی خویش بنگرد و سعی بلیغ نماید تا به آن درجه از
کمال برسد، گرچه کمال او را غایت نیست چون مطلوبش را نهایت نیست].
از این رو سجده و ذکر و تسبیح در شرع به مفهوم عبودیت و شناخت(معرفت) است.
بنابراین در حقیقت امر «روح انسان و اعضای بدنی وی و قوای او تماماً ساجد برای
او[خداوند] و منقاد امر او و مطیع احکام اویند و این است نماز حقیقی و سجده،
تسبیح و ذکر معنوی.»۳
قاضی سعید قمی از شاگردان برجسته ملارجبعلی تبریزی از مدرسان پرآوازه مکتب
اصفهان در دوران شاه عباس دوم است. این فیلسوف و عارف شیعی در «اسرار
عبادت و حقیقت نماز» می نویسد: «نماز عارفان پرواز روح در فضای سرمدی و صفای
جاودانگی است و حرکات آن گریز به جهان شادمانی و جستاری در این وادی است،
استقبالشان به کعبه، استقبال به حال و هوای توحید، نفی حیثیات، جهات و
پراکندگی عالم کثرت و نیت هایشان تمرکز دل ها در مشاهدات غیب ها و افتتاح
نمازشان به تقوا و پرهیز و گریز از ماسوی الله و قرائت نمازشان نغمه های روح در
قفس جسم... و سلام نمازشان برون رفت از تنگنای رسوم و مراسم غیر خدایی
و دخول در انبساط و شادمانی است.»۴
توجه به این مضامین مشهود می دارد که فلسفه نماز از دیدگاه یک فیلسوف عارف
توجه باطنی و حقیقی به خالق هستی است و تنها اکتفا به انجام صورت ظاهری نماز
و عبادت(به منظور رفع تکلیف و بدون توجه قلبی) راه به جایی نمی برد و مستور
باطنی را برای شخص معلوم نمی کند(منظور اشراقات معنوی است که باعث آشکار
شدن مفاهیم تازه از بواطن غیبی می گردد.) بلکه نماز حقیقی که با التزام به قوانین
شرعی صورت می گیرد آن است که با نفس ناطقه و به عبارت دیگر با روح انسانی
به ملأ اعلی خداوندی و ساحت پاک جانان التجا شود تا بلکه طرف توجه قرار گیرد و
به مقامی که وعده گاه حضرت اوست نایل گردد.
امیر هاشم پور
پا نوشت ها:
۱ و ۲ ـ فراسوی نیایش (ترجمه اسرار الصلاه ابن سینا)، محمد ملکی، انتشارات علمی و فرهنگی،۱۳۸۷
۳ ـ اسرار الشریعه، سیدحیدر آملی، با مقدمه و تعلیقات سیدمحسن موسوی
تبریزی، انتشارات نور علی نور،۱۳۸۲
۴ ـ اسرار عبادت و حقیقت نماز، قاضی سعید قمی، ترجمه و توضیحات دکتر
علی زمانی قمشه ای، انتشارات آیت اشراق، ۱۳۸۷
باید توجه داشت که گرچه اصل وحقیقت عرفان امری متعالی ومطلوب ودرراستای تکامل انسان وبلکه حقیقت کمال اواست ؛ ولی این مسأله نباید موجب گردد که تصور کنیم همه کسانی که به این نام شناخته ودراینراه دیده می شوند به زلال حقیقت وروح عرفان ومعنویت دست یافته اند .بنابراین باید بسیارمراقب باشیم تا نام ها وعناوین ، مارافریب ندهند .هرجا اسم عرفان وعارف وسیر وسلوک هست ، معلوم نیست ازحقیقت عرفان نیز خبری باشد .کم نبوده ونیستند کسانی که گر چه درنیت خویش برای سیروسلوک صادق بوده اند ؛ ولی دراثر عدم آشنایی با معیارهای عرفان حقیقی ،به دام منحرفان ومدعیان دروغین افتاده ا ند وبه جای سیر الی الله دربیراهه های گمراهی وانحراف گرفتار آمده اند .