اندیشه های عرفانی امام خمینی «قدس سره»:

اندیشه های عرفانی امام خمینی «قدس سره»
باگذشت ۳۱سال ازپیروزی انقلاب اسلامی باید روزبه روز به اهداف و
آرمان های امام خمینی «ره» نزدیک شد که یکی ازآن نوع نگاه امام به
ریاست وحکومت بود که امام هیچ گاه دنبال ریاست نبود بلکه مقام و منصب
را به صورت « وسيله » و نه « هدف » پذيرفت و از آن براي تشكيل
حكومتي مقتدر و به منظور اداره جامعه و كشور و تلاش در مسير خدمت
به ملت بهره برداري نمود. امام خميني به اين طريق رياست ممدوح و پسنديده
را مورد اشاره قرار مي دهد و اين واقعيت را گوشزد مي نمايد كه اگر
رياست ها « ابزار » براي استقرار حق و عدل و مبارزه با باطل و ظلم
قرار گيرند ارزشمند مي باشند و در غير اين صورت هيچ ارزش و آثار
مفيدي بر آنها مترتب نمي گردد.
دراین کلام می خواهیم نوع نگاه امام به ریاست وحکومت رامورد ارزیابی
قراردهیم
« ریاست ممدوح وریاست مذموم »
در انديشه هاي عرفاني امام خميني « رياست » مطرود نيست كه مطلوب
است منفور نيست كه محبوب است .
اما كدام رياست و با كدام استناد مشروع و استدلال معقول رياستي كه
مطلوب و محبوب است با انگيزه الهي و در اوج تقوا و آزادگي معنوي در
افراد « از خود رسته » و « به خدا پيوسته » تحقق مي يابد و طبيعي است
كه چنين رياستي عين « عبادت » است و مورد رضوان و خشنودي حضرت
پروردگار و موجب تمهيد زمينه هاي مساعد جهت تجلي و نقش آفريني
قوانين جامع اسلام براي اداره جامعه و كشور و خدمت به مردم ورفع
مضايق و تنگناهاي فرسايش دهنده جان و روح .
اين « رياست » با « معنويت » رابطه اي مستحكم و گسست ناپذير دارد و
اين دو به گونه اي در هم تنيده اند و امتزاج يافته اند كه از هم جدا و منفك
نمي شوند.
در اخلاق و عرفان ناب و اصيل اسلامي چنين رياستي « رياست ممدوح
و پسنديده »نام مي گيرد كه در نقطه مقابل « رياست مذموم و ناپسند »
قرار دارد.
بقیۀ مطالب رادر<ادامۀ مطلب > بخوانید
باید توجه داشت که گرچه اصل وحقیقت عرفان امری متعالی ومطلوب ودرراستای تکامل انسان وبلکه حقیقت کمال اواست ؛ ولی این مسأله نباید موجب گردد که تصور کنیم همه کسانی که به این نام شناخته ودراینراه دیده می شوند به زلال حقیقت وروح عرفان ومعنویت دست یافته اند .بنابراین باید بسیارمراقب باشیم تا نام ها وعناوین ، مارافریب ندهند .هرجا اسم عرفان وعارف وسیر وسلوک هست ، معلوم نیست ازحقیقت عرفان نیز خبری باشد .کم نبوده ونیستند کسانی که گر چه درنیت خویش برای سیروسلوک صادق بوده اند ؛ ولی دراثر عدم آشنایی با معیارهای عرفان حقیقی ،به دام منحرفان ومدعیان دروغین افتاده ا ند وبه جای سیر الی الله دربیراهه های گمراهی وانحراف گرفتار آمده اند .