چگونه به استقبال ماه ضيافت الهى برويم ؟

اشاره
رمضان، بهار قرآن و ايام ضيافت الهى فرا مى رسد و باز هم
نفحات الهى وزيدن مى گيرد، رحمت و مغفرت خداوند بيش از
پيش بر بندگان نازل مى شود و آنها كه لطف و عنايت خداوندى در
اين ماه مبارك شامل حالشان شده است بر خوان گسترده نعمتش
مى نشينند و روح و جان تشنه خويش را سيراب مى كنند، راز و
نيازها رنگ و بوى ديگرى به خود مى گيرد درهاى عفو و رحمت
گشوده مى شود، شياطين به بند مى روند و درهاى جهنم بسته مى شود،
تا فضاى مساعدى براى بازگشت به اصل خويش فراهم آيد. گويى اين
ماه تحفه اى خداوندى براى اهل ايمان است آن گاه كه مى فرمايد:
«ياايهاالذين ءامنوا كتب عليكم الصيام كما كتب على الذين من قبلكم
لعلكم تتقون» (بقره/ 183) مؤمنان بخاطر شرافت ايمان مورد خطاب
قرار گرفته اند. چه لذت و افتخارى بالاتر از اينكه مورد خطاب خداوند
جهان قرار گيرند و اين تكليف با اين خطاب الهى چه دوست داشتنى
و گواراست.
پاسخ اين خطاب روزه و پرورش روح سبز پرهيزگارى است. مانند
اينكه در آيه شريفه روزه پاداشى براى اهل ايمان قرار گرفته كه اين
پاداش، مقدمه اى براى بهره مندى از اجر بزرگترى است. رسول
اكرم (صلى الله عليه وآله) فرمودند: «قال الله عزوجل: الصوم لى و
أنا أجزى به: (1) روزه براى من است و من خود پاداش روزه دار
هستم.» چه فرصت زيبايى و چه ماه محبوب و دل آرامى است! بايد
آن را غنيمت شمرد و به دعوت آسمانى آن پاسخى ارزنده داد. اما
چگونه خود را لايق اين ميهمانى و ضيافت كنيم؟ بزرگى ما را به سوى
خود خوانده است، كه كريم و بخشايشگر است، از خطاها و لغزشهايمان
در مى گذرد و براى هر عملى هر چند ناچيز، ثواب و پاداش در نظر
مى گيرد. و ما اكنون مى خواهيم دعوت او را اجابت كنيم با يك پذيرش
صادقانه و تصميم عارفانه به درخانه اش مى رويم و آنچنان كه ميزبان
مى پسندد راهى مى شويم.
اما چه كنيم كه فرصت كوتاه است وبه چشم بر هم زدنى ايام ميهمانى
به آخر مى رسد و به زودى روزى مى آيد كه اين ماه برگزيده خدا را
وداع بگوييم و چه كم سعادتند آنان كه از اين خوان گسترده نعمت بهره
نگيرند و از فضائل و بركات آنان محروم شوند. پس با شناخت و
معرفت آن را مغتنم مى شماريم و همچون برگزيدگان و آبرومندان درگاه
به پيشواز آن مى رويم. و به گوشه اى از بايدها و نبايدهاى اين ماه اشاره
مى كنيم
بقیۀ مطالب رادر< ادامۀ مطلب > بخوانید
باید توجه داشت که گرچه اصل وحقیقت عرفان امری متعالی ومطلوب ودرراستای تکامل انسان وبلکه حقیقت کمال اواست ؛ ولی این مسأله نباید موجب گردد که تصور کنیم همه کسانی که به این نام شناخته ودراینراه دیده می شوند به زلال حقیقت وروح عرفان ومعنویت دست یافته اند .بنابراین باید بسیارمراقب باشیم تا نام ها وعناوین ، مارافریب ندهند .هرجا اسم عرفان وعارف وسیر وسلوک هست ، معلوم نیست ازحقیقت عرفان نیز خبری باشد .کم نبوده ونیستند کسانی که گر چه درنیت خویش برای سیروسلوک صادق بوده اند ؛ ولی دراثر عدم آشنایی با معیارهای عرفان حقیقی ،به دام منحرفان ومدعیان دروغین افتاده ا ند وبه جای سیر الی الله دربیراهه های گمراهی وانحراف گرفتار آمده اند .