مقام معلم :

اى تو مرا نادره آموزگار
افسر زرین به سر روزگار
روشنى جان من از جان توست
خنده من از لب خندان توست.
در میان احادیث پیامبر اكرم و ائمه اطهارعلیهم السلام روایات مربوط به
ارزش و اعتبار علم و عالم و متعلم به قدرى فراوان است كه احصاى تمامى
آنها نزدیك به محال مىنماید. پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله
مىفرمایند:" تمامى جنبندگان روى زمین و ماهیان دریا و هر موجود
زندهاى در فضا و همه اهل آسمان و زمین براى معلمى كه نیكى به مردم
بیاموزد طلب آمرزش مىكنند. دانشمند و دانشجو در پاداش با یكدیگر
برابرند و در روز قیامت بدین سبب، بسان دو اسب مسابقه با یكدیگر به
رقابت مىپردازند." (1)
پیشواى سوم مكتب ما وقتى معلمى سوره حمد به فرزند دلبندش مىآموزد
به پاس احترام و قدردانى از معلم، هزار دینار و هزار حله به او مىبخشد
، دهان او را نیز پر از درّ مىگرداند. وقتى برخى از كوته نظران بر او
خرده مىگیرند كه چرا چنین كردى، مىفرماید:"این پاداش (بىمقدار)
كجا و ارزش واقعى تلاش و آموزش او كجا؟(2) "
بىسبب نیست كه معلم پیر انقلاب، امام راحلقدس سره، در شان معلم
مىفرماید: «مقام معلم مقام والایى است، مقامى بالاتر از مقام معلم
نیست.»(3)
مقام رهبری نیز در این باره مىفرمایند: «واژه معلم... جزو واژههاى مقدس
است. در جامعه ما، كه اساس در تعلیم و تزكیه و تربیت قشرهاى گوناگون
است، معلم مقام ویژهاى دارد.» (4)
همیشه روزگار از بدو خلقت و حتى پیش از آن، تا خدا بوده و هست
معلم بوده و هست و هر روز، روز معلم است، اما در انقلاب عزیز ما،
این روز، مصادف با سال روز شهادت پاره تن امام راحل قدس سره،
شهید مرتضى مطهرى رحمه الله است؛ همو كه خلعت معلمى بر قامت
رسایش برازنده بود و علاوه بر برخوردارى از «مداد العلماء» با نثار
خون خویش مصداق «دماء الشهداء» نیز گردید و از دو ویژگى علم و
شهادت بهره مند شد. یاد او و تمامى معلمان راستین بشریت گرامى باد.
پی نوشتها:
1-بحارالانوار ، ج 2، ص17.
2-بحارالانوار ، ج 44، ص19.
3-پیام 20/2/58.
4-دیدگاهها ، سیدعلى خامنه اى ، ص 2.
باید توجه داشت که گرچه اصل وحقیقت عرفان امری متعالی ومطلوب ودرراستای تکامل انسان وبلکه حقیقت کمال اواست ؛ ولی این مسأله نباید موجب گردد که تصور کنیم همه کسانی که به این نام شناخته ودراینراه دیده می شوند به زلال حقیقت وروح عرفان ومعنویت دست یافته اند .بنابراین باید بسیارمراقب باشیم تا نام ها وعناوین ، مارافریب ندهند .هرجا اسم عرفان وعارف وسیر وسلوک هست ، معلوم نیست ازحقیقت عرفان نیز خبری باشد .کم نبوده ونیستند کسانی که گر چه درنیت خویش برای سیروسلوک صادق بوده اند ؛ ولی دراثر عدم آشنایی با معیارهای عرفان حقیقی ،به دام منحرفان ومدعیان دروغین افتاده ا ند وبه جای سیر الی الله دربیراهه های گمراهی وانحراف گرفتار آمده اند .