عرفان حقیقی دردعای عرفه :
دعای عرفه دعای عارفا ن حقیقی

نیایش انسان های کامل جوشش عشق ناب است که موجب گشایش نطق بلبل طبع عاشق
درحضور معشوق می شود .درواقع معشوق اززبان عاشق حرف می زند ودریای ساکن
وساکت وی رابه جوش وخروش می آورد .
مناجات روز عرفه ازحضرت سید الشهداء وحضرت سیدالساجدین علیهماالسلام ازپدر
وپسری عاشق یک معشوق وساجد یک مسجود وعابد یک معبود ند .
خصوصیات دعای عارفانۀ امام حسین علیه السلام درروزعرفه :
1-تجلی توحیدالهی دردعای عرفه :
امام حسین علیه السلام دردعای پرفیض عرفه می فرماید :
«وانااشهد یا الهی بحقیقة ایمانی ، وعقد عزمات یقینی ، وخالص صریح توحیدی ،
وباطن مکنون ضمیری ، وعلائق مجاری نور بصری واساریر صفحة جبینی ، و
خرق مسارب نفسی ، وخذاریف مارن عرنینی ، ومسارب سما خ سمعی ،»
«بارالها گواهی میدهم به حقیقت ایمانم وبه پیمانی که ازمراتب یقین من است وبه توحیدی
روشن وبی شائبه وبه درون سرّ ضمیرم وپیوندهای دیدگانم با عالم خارج وخطوط چهره ام
وراه های نفسهایم وپارهای نرمۀ بینی ام وروزنه های شنواییم وآنچه راکه لبان ازبرهم
نهادن می پوشاند»
خدا رکن اصلی همه نیایش ها ، خصوصاً نیایش های اولیای الهی است .
زیرا دعا مولود رابطه انسان با خداوند بوده وبدین جهت دراول وآخر ووسط هرمناجاتی
مطرح می گردد.
شناخت انسان نیایشگر ازخود وخدایی که وی راآفریده است . ومعرفت آدمی به صفات
کمالیه وجمالیه وشوق واشتیاق ، جهت رسیدن به این معدن عظمت ، ازطرفی واحساس
احتیاج به این مبدأ اعلی واحساس قصور وتقصیر انسان درراستای تکالیف انسانی خود
ازطرفی دیگر ، موجب فوران آتشفشان دل درقالب ادعیه ونیایش های عرفانی شده است .
ازآنجا که معرفت انسان های کامل ، کامل ترین معرفت است ، لذا مناجاتشان نیز کامل
ترین مناجات خواهد بود .
مراد ازتوحید یکتا دانستن خداوند است . ومنظور از یکتایی این است که آدمی خداوند
رابه صفاتی متصف بداند که مخصوص وی بوده وبرای غیر خداجایز نباشد .
امام سجاد ازاین حالت به عبارت ( الاحد المتوحِّد ) و(الفرد المتفرِّد )
تعبیر فرموده است .یعنی خداوند واحدی است که وحدانیتش مخصوص وی بوده وهیچ
واحدی ازچنین وحدانیتی برخوردارنیست . خداوند سبحان فردیتش مخصوص اوست و
هیچ فرد دیگری ازچنین تفرُّدی بهره مند نمی باشد .
بقیه مطالب رادر«ادامه مطلب »مطالعه کنید
باید توجه داشت که گرچه اصل وحقیقت عرفان امری متعالی ومطلوب ودرراستای تکامل انسان وبلکه حقیقت کمال اواست ؛ ولی این مسأله نباید موجب گردد که تصور کنیم همه کسانی که به این نام شناخته ودراینراه دیده می شوند به زلال حقیقت وروح عرفان ومعنویت دست یافته اند .بنابراین باید بسیارمراقب باشیم تا نام ها وعناوین ، مارافریب ندهند .هرجا اسم عرفان وعارف وسیر وسلوک هست ، معلوم نیست ازحقیقت عرفان نیز خبری باشد .کم نبوده ونیستند کسانی که گر چه درنیت خویش برای سیروسلوک صادق بوده اند ؛ ولی دراثر عدم آشنایی با معیارهای عرفان حقیقی ،به دام منحرفان ومدعیان دروغین افتاده ا ند وبه جای سیر الی الله دربیراهه های گمراهی وانحراف گرفتار آمده اند .