اعتکاف عملی عارفانه

اعتکاف عملی عارفانه
معنای لغوی واصطلاحی عرفان :درلغت یعنی :حبس بودن
ودرشرع یعنی مکث ودرنگ طولانی برای عبادت ورازونیاز باخدا
اعتکاف یعنی ماندن درمسجد ودرنگ درآن به قصد بندگی خدا
دراصطلاح فقهی :انسان سه روز یابیشتر درمسجد مقیم می شود وپابیرون
نمی گذارد وهرسه روز راروزه می گیرد واین کارشرائط واحکامی دارد
دیدگاه قرآن درمقام معتکفین :
«وعهدنا الی ابراهیم اسماعیل ان طهرابیتی للطائفین والعاکفین والرکع السجود» بقره 125
امرنمودیم به حضرت ابراهیم واسماعیل تامسجدالحرام راآماده ومهیا برای طواف کنندگان
ومعتکفین ورکوع کنندگان وسجده کنندگان سازند .
نکات آیه :
1- مقام معتکفین مقامی والاست به حدی که خداوند دوپیامبرخودرا مأمور آماده سازی مساجد
برای آنان می کند
2- یکی ازاهداف تآسیس مسجد وخانه خدا برای اعتکاف است .3-آماده سازی مساجد
برای عبادت وازجمله اعتکاف ازوظائف اولیاء بزرگ الهی است
4- عمل اعتکاف عملی مقدس است لذا باید بهترین قطعه های زمین مانند مسجدالحرام
صورت گیرد
5- اعتکاف دربین اعمالی چون طواف خانه خدا ورکوع وسجود ذکرشده است
جایگاه تفرد درآئینه آیات وروایات
«قل اعظکم بواحده ان تقوموالله مثنی وفرادی ثم تتفکروا» (نبأ 46)
بهترین موعظه هایی است که خدای عالم ازمیان تمام مواعظ انتخاب فرموده قیام کنید
درراه خدادوبه دو ویاتنهایی وسپس به تفکر پردازید
تفسیر المیزان می گوید یکی یکی دوتادوتا کنایه ازاجتناب ازتجمع وغوغاست چرا که در
غوغا وشلوغی فهم وشعورکمتر می توان نمود .حالت تفرد درتفکر موجب صفا ،صحت
واستقامت اندیشه شما می شود .
1- یکی ازلوازم برای رسیدن به مراتب عالی تقرب به خدا حالت تفرد وتجرد است .
البته اسلام باگوشه گیری ودوری ازاجتماع مخالف است بلکه منظور ماازتنهایی نه
بصورت دائمی وهمیشگی بلکه درشبانه روز ساعتی رابه تفکر وخلوت باخدابپردازد
وهمچنین درمورد پیامبر می خوانیم که درطول سال 40روز رادرغارحراءمی گذراندند
ولی بقیه سال رادربین مردم وبه تجارت وکسب وکارودرزمان بعثت به امر حکومت
داری پرداختند
2- درصحیفه سجادیه می خوانیم« وزین لی التفرد بمناجاتک باللیل والنهار » وزینت
بده برای من تنهایی رابامناجات تو درشب وروز
(التماس دعا )
باید توجه داشت که گرچه اصل وحقیقت عرفان امری متعالی ومطلوب ودرراستای تکامل انسان وبلکه حقیقت کمال اواست ؛ ولی این مسأله نباید موجب گردد که تصور کنیم همه کسانی که به این نام شناخته ودراینراه دیده می شوند به زلال حقیقت وروح عرفان ومعنویت دست یافته اند .بنابراین باید بسیارمراقب باشیم تا نام ها وعناوین ، مارافریب ندهند .هرجا اسم عرفان وعارف وسیر وسلوک هست ، معلوم نیست ازحقیقت عرفان نیز خبری باشد .کم نبوده ونیستند کسانی که گر چه درنیت خویش برای سیروسلوک صادق بوده اند ؛ ولی دراثر عدم آشنایی با معیارهای عرفان حقیقی ،به دام منحرفان ومدعیان دروغین افتاده ا ند وبه جای سیر الی الله دربیراهه های گمراهی وانحراف گرفتار آمده اند .