خدادرعرفان عرفه

                خدا در عرفان عرفه

آنچه در این مقاله می‏آید، قطراتی است از دریای بی‏کران معارف الهی

 که از زبان اولیای خدا جاری شده است. انسان وقتی به نیایش‏های ائمه

 اطهار علیهم‏السلام رجوع می‏کند، خود را در کنار اقیانوسی بی‏کران می‏بیند.

میل به شنا در این اقیانوس از یک سوی، بی‏پایانی آن از سوی دیگر،

 آدمی را حیران می‏سازد.

نه چنان حیران که پشتش سوی اوست

 بل چنان حیران که محو روی دوست

 زیرا:

عشق دریایی کرانه ناپدید

کی توان کردن شنا ای هوشمند

نیایش انسان‏های کامل جوشش عشق ناب است که موجب گشایش

نطق بلبل طبع عاشقی در حضور معشوق می‏شود. در واقع معشوق

 از زبان عاشق حرف می‏زند و دریای ساکن و ساکت وی را به

جوش و خروش می‏آورد.

اولم این جزر و مد از تو رسید ورنه ساکن بود این بحر ای مجید

هم از آنجا کاین تردّد دادی‏ام

 بی‏تردد کن هم از روی کرم

 حدیث دلبردگی و سر سپردگی قدیمی‏ترین قصه پر غصه تاریخ

 انسانی است. هر نیایشی به نوعی تقریر قصه دلبردگی و دلدادگی

است.

مناجات روز عرفه از حضرت سیدالشهدا و حضرت سیدالساجدین

 علیهماالسلام از آن جمله است. پدر و پسر عاشق یک معشوق‏اند و

 ساجد یک مسجود و عابد یک معبود. صدا و ندایی که از نای این

ناموران به‏گوش رسد، صاحب گوش را از هوش برد و محو او کند.

پسر شرح دعای پدر می‏دهد. پدر سرّ الست از سینه به در می‏کند و

 سینه در مقابل غیر حق سپر می‏کند.

ما نیز که دستی از دور به آتش داریم، نهال عشق آنان در صحرای

 دل کاریم و به عشق آنان نازیم؛ زیرا که:

به سدر و جنّت و طوبی چه نازها دارد

هر آنکه دامن اهل عبا رها نکند

آنچه از خودشان یاد گیریم در طبق اخلاص ریزیم و تا نمیریم،

چشم از کریمان برنگیریم.

      بقیۀ مطالب رادر<ادامۀ مطلب> بخوانید