شاخصه های عرفان اسلامی وراستین (حقیقی)
شاخصه های عرفان اسلامی وراستین (حقیقی)
ضرورت واهمیت بحث شاخصه ها :
هرکالایی که گران بها تر است درآن بیشتر تقلب می شود . الماس بسیار گران بها وپر
ارزش است،ولی کمتر چیزی هم به اندازه الماس ، بدلی داشته باشد .طلا شیئی بسیار
قیمتی است ، ولی اجناس شبیه به طلا نیز فراوان ساخته می شود .عرفان نیز گوهری
گران بها است که شیادان بسیاری درمسیر آن به کمین نشسته اند ودرپی سوء استفاده و
فریب کاری اند .افراد متعددی با همین نیت ، فرقه ها ومسلک های مختلفی راپایه گذاری
کرده اند وکسانی نیز فریب آنها راخورده ودردامشان گرفتار آمده اند ،مدعیان عرفان
فراوانند ؛ ولی کسانی که به گوهر حقیقی عرفان وکمالات عرفانی دست یافته باشند و
بتوانند سره رااز ناسره جداکنند واصل رااز بدل تشخیص دهند بسیارنادرند .
باید توجه داشت که گرچه اصل وحقیقت عرفان امری متعالی ومطلوب ودرراستای تکامل
انسان وبلکه حقیقت کمال اواست ؛ ولی این مسأله نباید موجب گردد که تصور کنیم همه
کسانی که به این نام شناخته ودراینراه دیده می شوند به زلال حقیقت وروح عرفان و
معنویت دست یافته اند .همانند قرآن کریم که آن هم حقیقتی متعالی ونور محض است ؛
ولی این گونه نیست که همه کسانی که به سراغ قرآن می روند ،بتوانند ازآن بهره ببرند
یا بهره یکسان داشته باشند .بنابراین باید بسیارمراقب باشیم تا نام ها وعناوین ، مارافریب
ندهند .هرجا اسم عرفان وعارف وسیر وسلوک هست ، معلوم نیست ازحقیقت عرفان نیز
خبری باشد .کم نبوده ونیستند کسانی که گر چه درنیت خویش برای سیروسلوک صادق
بوده اند ؛ ولی دراثر عدم آشنایی با معیارهای عرفان حقیقی ،به دام منحرفان ومدعیان
دروغین افتاده ا ند وبه جای سیر الی الله دربیراهه های گمراهی وانحراف گرفتار آمده اند .
این همه، ضرورت بحث ازمعیارها، علائم ومشخصات عرفان حقیقی رابیش از پیش
آشکارمی سازد .
1-همه جانبه بودن
اولین ویژگی یک عرفان جامع وکامل «همه جانبه بودن »آن است .براساس تبیین و
تحلیلی که ارائه دادیم ،آن عرفانی که مد نظر ماست عرفانی است که بابه کارگرفتن
تمامی امکانات ،استعدادها وقوای انسانی حاصل می شود .عرفانی که درمسیر صحیح
گام برمیدارد هرگز این گونه نیست که برخی از قوا وامکانات واستعدادهای وجودی
انسان باهدف آن عرفان سازگار باشد وبرخی کاملاً بی تناسب ویاحتی ضد آن باشد .به
زبان عرفانی یعنی :مقام «انسان کامل »مقام «مظهریت جمیع اسماءوصفات الهی »
است وانسان کامل که مقصود نهایی عرفان است کسی است که تمامی اسما وصفات الهی
دراوبروز وظهورداشته باشد .ازاین رونهایت کمال انسانی این است که کسی بتواند همه
آن اسماءوصفات الهی راکه منشأ وجود اوگردیده است واجد گردد ووجودش آینه ومظهر
تمامی آن اسماوصفات الهی شود .بنابر این اولین ویژگی عرفان صحیح وحقیقی ،«همه
جانبه بودن »آن است واگر یک برنامه ومکتب عرفانی برخی ازاستعدادها وقوایانسانی
رانادیده بگیرد وآن ها رابه کلی کناربزند وپرداختن به آنها رالغو وبی فایده ویاحتی
مضرومانع تکامل نفس انسانی قلمداد کند ،نشانۀ انحراف آن برنامه ومکتب عرفانی و
گواه ضعف ونقص آنست .
ادامه مطالب رادر «ادامه مطلب» مطالعه کنید
 باید توجه داشت که گرچه اصل وحقیقت عرفان امری متعالی ومطلوب ودرراستای تکامل انسان وبلکه حقیقت کمال اواست ؛ ولی این مسأله نباید موجب گردد که تصور کنیم همه کسانی که به این نام شناخته ودراینراه دیده می شوند به زلال حقیقت وروح عرفان ومعنویت دست یافته اند .بنابراین باید بسیارمراقب باشیم تا نام ها وعناوین ، مارافریب ندهند .هرجا اسم عرفان وعارف وسیر وسلوک هست ، معلوم نیست ازحقیقت عرفان نیز خبری باشد .کم نبوده ونیستند کسانی که گر چه درنیت خویش برای سیروسلوک صادق بوده اند ؛ ولی دراثر عدم آشنایی با معیارهای عرفان حقیقی ،به دام منحرفان ومدعیان دروغین افتاده ا ند وبه جای سیر الی الله دربیراهه های گمراهی وانحراف گرفتار آمده اند .
	  باید توجه داشت که گرچه اصل وحقیقت عرفان امری متعالی ومطلوب ودرراستای تکامل انسان وبلکه حقیقت کمال اواست ؛ ولی این مسأله نباید موجب گردد که تصور کنیم همه کسانی که به این نام شناخته ودراینراه دیده می شوند به زلال حقیقت وروح عرفان ومعنویت دست یافته اند .بنابراین باید بسیارمراقب باشیم تا نام ها وعناوین ، مارافریب ندهند .هرجا اسم عرفان وعارف وسیر وسلوک هست ، معلوم نیست ازحقیقت عرفان نیز خبری باشد .کم نبوده ونیستند کسانی که گر چه درنیت خویش برای سیروسلوک صادق بوده اند ؛ ولی دراثر عدم آشنایی با معیارهای عرفان حقیقی ،به دام منحرفان ومدعیان دروغین افتاده ا ند وبه جای سیر الی الله دربیراهه های گمراهی وانحراف گرفتار آمده اند .